نتیجه گیری درس:نوجوانان آینده یک کشور را می سازند بنابراین باید یک برنامه معین و یک هدف برای زندگی آینده خود داشته باشند که گمراه نشوند همچنین جوان و نوجوان چشمه جوشان نیرو و استعداد است.جوانان و نوجوانان ایرانی اهل فکر کردن-دریافتن و تحلیل کردن هستند این هم امتیاز بزرگی برای کشور است.بنابراین نباید دوران نوجوانی خود را با کارهای بیهوده هدر دهیم و همواره باید تلاش کنیم تا برای خود و کشور خود سودمند باشیم.
( درس برگرفته از: بیا نات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانش آموزان)
دانش های زبانی و ادبی:
فعل:
وَرز یا کارواژه (فعل) به بخشی از سخن گفته میشود که نمایانگر کار انجام شده یا یک رویداد یا یک حالت باشد. (مانند خواندن، بردن، پلاسیدن، زیستن، بودن).
از ورزها واژههای گوناگونی مشتق میشود از جمله نامهای مصدر.
هر وَرز (فعل) در زبان فارسی پنج مفهوم را در بر میگیرد:
- ۱. زمان (گذشته (ماضی)، حال (مضارع)، آینده (مستقبل))
- ۲. شخص
- ۳. وجه: (وجه اخباری، وجه التزامی، وجه شرطی، وجه امری، وجه وصفی، وجه مصدری)
- ۴. انجام کار یا رویداد حالت
(هر گاه بخواهیم مقصود خود را بیان کنیم از زبان استفاده می کنیم اما وقتی بخواهیم همان مقصود یا منظور را زیباتر و تاثیرگذار تر بگوییم از ادبیات بهره می گیریم)
نکات املایی:
درنوشتن املا به نحوه تلفظ و مطابقت آن با شکل نوشتاری دقت شود.
پس از پایان املا متن را یکبار مرور کنید
نکات انشایی:
تلاش کنیم در هنگام نوشتن انشا از نشانه های نگارشی مناسب استفاده کنیم.
گونه گفتاری زبان را در نوشتار به کار نبریم مگر در نقل قول ها و سبک های ویژه.
جدول نشانههای نگارشی
ردیف | نشانه | نام | موارد کاربرد |
۱ | . | نقطه |
۱- در پایان همهی جملهها به جز جملههای پرسشی و تعجّبی: هوا ابری است. شاید درک این مسئله دشوار باشد. او هیچ گاه به آن شهر باز نگشت. ۲- پس از حرف یا حروفی که به صورت نشانهی اختصار به کار رفته باشد: شیخ ما (قه) به نیشابور مجلس میگفت. |
۲ | ، | ویرگول |
۱- میان جملههای مستقل که در مجموع جملهی کامل میسازند: او با تلاش زیادی که کرد، به مقصود رسید. ۲- پس از منادا: خدایا، مرا عفو کن. ۳- هر جا واژه یا عبارتی به عنوان بدل در ضمن جمله یا عبارتی دیگر آورده شود: اخوان ثالث، شاعر معاصر، سرایندهی شعر معروف «خوان هشتم» است. ۴- بین واژههای همپایه به جای «و» میآید: فردوسی، مولوی، سعدی و حافظ از بزرگان شعر فارسی هستند. ۵- بین دو واژه که ممکن است خواننده آنها را با کسرهی اضافه بخواند: مادر، حسن را به سوی خود خواند. ۶- به جای مکث کوتاه در جمله: اگر شبها همه قدر بودی، شب قدر بیقدر بودی. |
۳ | : | دو نقطه |
۱- قبل از نقل قول: صاحبنظران آموزشی میگویند: «شرط درست نوشتن، درست فهمیدن است.» ۲- هنگم برشمردن اجزای یک چیز: اساس نگارش خوب، دانستن و رعایت چند نکته است: چشم باز، گوش شنوا، دقت و ... ۳- مقابل واژههایی که میخواهیم آنها را معنی کنیم: حلیت: پیرایه |
۴ | ؟ | علامت سؤال |
۱- در پایان جملههای پرسشی: آیا تاکنون فکر کردهاید که هزاران مادّهی نگارشی پیش روی شماست؟ ۲- برای نشان دادن مفهوم تردید: وفات حافظ در سال ۷۲۱ (؟) اتَفاق افتاد. ۳- برای نشان دادن مفهوم استهزا: او نابغه (؟) است. |
۵ | ! | علامت تعجب |
۱- در پایان جملههای تعجّبی، تأکیدی، عاطفی: عجب روزگاری است! ۲. پس از اصوات: هان! ای دل عبرت بین. |
۶ | « » | گیومه |
۱- سخنی که به طور مستقیم از جایی یا کسی نقل میشود: به قول سعدی: «بنیاد ظلم در جهان اندک بود، هر کس چیزی بدان مزید کرد، تا بدین غایت رسید.» ۲. اسامی و عناوین و اصطلاحات علمی یا فنّی (فقط بار اوّل): «فضاسازی» در آغاز، میانه یا پایان نوشته نقش مهمّی ایفا میکند. |
۷ | ؛ | نقطه ویرگول |
۱- برای جدا کردن جملههایی که از جهت ساختمان و مفهوم مستقل به نطر میرسند ولی در یک عبارت طولانی، با یکدیگر بستگی معنایی دارند: برای نگارش گزارش خوب باید فکر کرد؛ منابع را جمعآوری کرد؛ فهرستها را تنظیم کرد و ... ۲- در بیان توضیح و مثال پیش از واژههای مثلاً، فرضاً؛ یعنی و ... صور خیال؛ یعنی کاربرد عناصر و آرایههای خیالانگیزمثل استعاره، تشبیه و ... |
۸ | - | خطّ فاصله |
۱- برای جدا کردن جملهی معترضه: حافظ شیرازی - که او را لسانالغیب نامیدهاند - قرآن را با چهارده روایت در حفظ داشت. ۲- هنگامی که دو واژه بر روی هم دو جنبهی مختلف از یک منظور را نشان دهند: مباحث هنری-ادبی، نزدیکی و قرابت خاصّی دارند. ۳- به معنی «تا» و «به» برای بیان فاصلههای زمانی و مکانی: قطار تهران-مشهد، وارد ایستگاه شد. حتی گروههای سنی ۱۳-۷ سال هم میتوانند از گلستان به خوبی استفاده کنند. ۴- در مکالمه بین اشخاص داستانها یا نمایشنامهها یا ذکر مکالمات تلفنی، در ابتدای حمله و از سر سطر به جای نام گوینده: - در قبال امیر تعظیم کن. - ساکت شو! |
۹ | ... | سه نقطه |
۱- برای نشان دادن واژههای محذوف یا ادامهدار: گزارش انواعی دارد: ورزشی، سیاسی، خبری، هنری، فرهنگی، ... ۲- سخن ناتمام: شما... شما... زبانم لال... ۳- برای نشان دادن کشش در گفتار: سقف هر...ی ریخت. آها...ی حسین کجایی؟ ۴- افتادگی واژه یا واژهها از یک نسخهی خطی یا کتیبه. |
۱۰ | [ ] | قلّاب |
۱- مطالبی که جزو اصل کلام نباشند: معلّم به کلاس وارد شد [ابراز احساسات دانشآموزان] و بر جایش نشست. ۲- در تصحیح متون قدیمی واژههای الحاقی با توضیحات احتمالی در قلاب گذاشته میشوند: گفت: من مردی طرّارم، [تو] این زر به من امانت دادی. ۳- دستورهای اجرایی در نمایشنامهها: - حسین [با قیافهی جدی]: آیا اکنون حاضری به این سفر بیایی؟ |
۱۱ | ( ) | کمانک |
۱- معنی و معادل یک واژه: زبان معیار (استاندارد) زبان ملّی ما است. ۲- توضیح بیشتر: آثار سعید نفیسی سه گروه است: یکی تصحیح (قابوسنامه، غزلیّات عطّار، سیرالعباد...) دوّم تحقیقات ادبی (شرح آثار رودکی، نظامی، خواجو...) سوّم ترجمهها (نمونه آثار پوشکین، ایلیاد و...) ۳- ذکر تاریخ، شهرت، تخلص، نام سابق و ... شهر همدان (هگمتانه) در طول تاریخ بارها پایتخت بودهاست. |
۱۲ | / | ممیّز |
۱- برای جدا کردن مصراعهای یک شعر: خانهی دوست کجاست/ در فلق بود که پرسید سوار/ آسمان مکثی کرد/
|
۱۳ | = | تساوی |
برای نشان دادن تساوی میان دو مطلب: توانا بود هر که دانا بود = هر که داناست، تواناست. |
بخشی از زندگینامه آیت الله خامنه ای:
رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید على خامنه اى فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنه اى، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگى حجت الاسلام حاج سید جواد خامنه اى مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
حجت الاسلام حاج سید جواد خامنه ای و همسرشان که دختر حجت الاسلام سید هاشم نجف آبادی بود. سعی بلیغی در تربیت فرزند خود داشته و در دوران طفولیت زمینه شناخت و آشنایی او را با معارف اسلامی فراهم ساختند.
رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنین مى گویند: «پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مى گذشت. من یادم هست شبهایى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.»
امّا خانه اى را که خانواده سید جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند: «منزل پدرى من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم.»
رهبر انقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى « دار التعّلیم دیانتى » ثبت نام کردند و این دو دوران تحصیل ابتدایى را در آن مدرسه گذراندند